عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام)از نظر اقوام و ادیان (3) - *به نام نامیه نامی که جز او نامی نیست*
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


*به نام نامیه نامی که جز او نامی نیست*

ب) بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در کتاب «اشعیاى نبى»

ج) بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در کتاب بوئیل نبى

د) بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در کتاب «زکریاى نبى»

سرنوشت یهودیان مغرور

اخراج یهود از سرزمین هاى اسلامى

صهیونیسم و تشکیل دولتى به نام اسرائیل

خداوند روزهاى صالحان را مى داند و میراث ایشان ابدى خواهد بود (19) در زمان «بلا» خجل نخواهندشد، و در ایّام قحطى سیر خواهند بود (20) لکن شریران هلاک خواهند شد، و دشمنان خداوند، مثل پیه برّه ها فانى بلکه مثل دود تلف خواهند شد; (22) زیرا متبرّکان خداوند، وارث زمین خواهند شد، امّا ملعونان وى منقطع خواهند شد (29) صدّیقان وارث زمین شده، ابداً در آن ساکن خواهند شد (34) به خداوند پناه برده، راهش را نگاهدار که تو را به وراثت زمین بلند خواهند کرد و در وقت منقطع شدن شریران این را خواهى دید (38) امّا عاصیان، عاقبت مستأصل، و عاقبت شریران منقطع خواهند شد».([1] [27] )

در فصل دیگر مى فرماید:

«. . . قومها را به انصاف داورى خواهد کرد. آسمان شادى کند و زمین مسرور گردد. دریا و پرى آن غرش نمایند. صحرا و هر چه در آن است به وجد آید. آنگاه تمام درختان جنگل ترنّم خواهند نمود به حضور خداوند. زیرا که مى آید، زیرا که براى داورى جهان مى آید. ربع مسکون را به انصاف داورى خواهد کرد. و قومها را به امانت خود».([2] [28] )

و از جمله در مزمور 72 در مورد پیامبر بزرگوار اسلام و فرزند دادگسترش حضرت مهدى(علیه السلام)، چنین مى فرماید:

«(1) اى خدا ! شرع و احکام خود را به «ملک»، و عدالت خود را به «ملک زاده» عطا فرما (2) تا این که قوم تو را به عدالت و فقراى تو را به انصاف حکم نماید (3) به قوم کوهها سلامت و کویرها عدالت برساند (4) فقیران قوم را حکم نماید، و پسران مسکینان را نجات دهد، و ظالم را بشکند (5) تا باقى ماندن ماه و آفتاب دور به دور از تو بترسند (6) بر گیاه بریده شده مثل باران و مانند امطار ـ که زمین را سیراب مى گرداند ـ خواهد بارید (7).

و در روزهایش صدّیقان شکوفه خواهد نمود، و زیادتى سلامتى تا باقى ماندن ماه خواهد بود (8) از دریا تا به دریا و از نهر تا به اقصى زمین سلطنت خواهد نمود (9) صحرا نشینان در حضورش خم خواهند شد و دشمنانش خاک را خواهند بوسید (10).

ملوک طرشیش و جزیره ها، هدیه ها خواهند آورد، و پادشاهان شبا و سبا پیشکشها تقریب خواهند نمود (11) بلکه تمامى ملوک با او کرنش خواهند نمود، و تمامى اُمم او را بندگى خواهند کرد (12) زیرا فقیر را وقتى که فریاد مى کند و مسکین که نصرت کننده ندارد، خلاصى خواهد داد (13) و به ذلیل و محتاج ترحّم خواهد فرمود و جانهاى مسکینان را نجات خواهد داد (14) جان ایشان را از ظلم و ستم نجات خواهد داد، و هم در نظرش خون ایشان قیمتى خواهد بود (15) و زنده مانده از شبا به او بخشیده خواهد شد (16) در زمین به سر کوهها مشت غلّه کاشته مى شود که محصول آن مثل اسنان متحرّک شده، اهل شهرها مثل گیاه زمین شکوفه خواهند نمود (17).

اسم او ابداً بماند، اسمش مثل آفتاب باقى بماند، در او مردمان برکت خواهند یافت، و تمامى قبایل او را خجسته خواهند گفت (19) بلکه اسم ذوالجلال او ابداً مبارک باد، و تمامى زمین از جلالش پر شود (20) دعاى داود پسر یسىّ تمام شد».([3] [29] )


ب) بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در کتاب «اشعیاى نبى» <\/h2>

در کتاب «اشعیاى نبى» که یکى از پیامبران پیرو تورات است، بشارت فراوانى در مورد ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) آمده است که جهت استدلال به کتاب مزبور، نخست فرازى از آن بشارت ها را نقل نموده، و برخى از نکات آن را توضیح مى دهیم تا معلوم شود که مسلمانان در باره عقیده به ظهور یک مصلح جهانى تنها نیستند، بلکه همه اهل کتاب در این عقیده با مسلمانان اشتراک نظر دارند.

در فرازى از بشارت کتاب اشعیا چنین آمده است:

«و نهالى از تنه «یسىّ»([4] [30] ) بیرون آمده، شاخه اى از ریشه هایش خواهد شکفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. یعنى روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوّت و روح معرفت و ترس خداوند و خوشى او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود، داورى نخواهد نمود و بر وفق سمع گوشهاى خویش، تنبیه نخواهد نمود; بلکه مسکینان را به عدالت داورى خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستى حکم خواهد نمود . . . کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت.

و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پروارى با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چرید و بچه هاى آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد، و طفل شیر خواره بر سوراخ مار بازى خواهد کرد، و طفل از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانه افعى خواهد گذاشت، و در تمامى کوه مقدس من، ضرر و فسادى نخواهند کرد; زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایى که دریا را مى پوشاند».([5] [31] )

منظور از «نهالى که از تنه یسىّ خواهد رویید» ممکن است یکى از چهار نفر از شخصیّت هاى بزرگ روحانى و رهبران عالى قدر بشر، حضرت داود، حضرت سلیمان، حضرت عیسى و حضرت حجّت بن الحسن العسکرى(علیهم السلام)باشند; ولى دقّت و بررسى کامل آیات فوق نشان مى دهد که منظور از این نهال، هیچ یک از آن پیامبران نیست; بلکه همه آن بشارتها ویژه قائم آل محمّد(علیهم السلام)است; زیرا حضرت داوود و سلیمان(علیهما السلام)فرزندان پسرى یسىّ، و حضرت عیسى بن مریم(علیه السلام)نواده دخترى وى، و قائم آل محمّد(علیه السلام)نیز از جانب مادرش جناب نرجس خاتون ـ که دختر یشوعا، پسر قیصر، پادشاه روم و از نسل حضرت داود، و مادرش از اولاد حواریون حضرت عیسى(علیه السلام) بوده، و نسب شریفش به شمعون صفا، وصىّ حضرت عیسى(علیه السلام)مى رسد ـ نواده دخترى «یسىّ» مى باشد.

در فرازى از این بشارت چنین آمده است: «موافق رؤیت چشم خود داورى نخواهد کرد و بر وفق سمع گوشهاى خود تنبیه نخواهد نمود» و این جمله، اشاره به حاکمیت مطلق و حکومت عادلانه آن حضرت دارد که وى بر اساس حق و واقع، حکم مى کند و نیازى به شاهد و بیّنه ندارد و از کسى گواهى نمى طلبد چنان که در روایات اسلامى آمده است که: «یحکم بحکم داود ومحمّد(صلى الله علیه وآله وسلم)» یعنى به حکم حضرت داود و دستور پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) حکم مى کند و با علم و دانش خدادادى خویش داورى مى نماید.([6] [32] )

و در فراز دیگرى از آن بشارت آمده است که، در زمان حکومت حقه و دوران حکومت عدالت پیشه او «گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید ... و گوساله و شیر پروارى با هم، و ... ضرر و فسادى نخواهند کرد»، این جمله نشان مى دهد که در زمان ظهور مبارک آن موعود آسمانى، عدل و داد آن چنان گسترش مى یابد که جانوران و درندگان با هم سازش مى کنند و در کنار یکدیگر قرار مى گیرند و خوى بهیمیّت و درندگى را از دست مى دهند، و زیان و ضرر به هیچ یک از موجودات نمى رسانند چنان که در اخبار و احادیث آمده است:

«وَ تَصْطَلِحُ فِی مُلْکِهِ السّباع، وَ اصْطَلَحَتِ السِّباع، و تأمَنُ الْبَهائم».([7] [33] )

در حکومت او درندگان خوى توحش رها کرده و با یکدیگر سازش  مى کنند و حیوانات اهلى احساس امنیت می نمایند.

و در آخرین فراز از بشارت مزبور آمده است: «جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایى که دریا را مى پوشاند»، این مطلب نشانگر این واقعیّت است که در عهد با سعادت آن موعود آسمانى چنان تحوّل عظیم علمى و فرهنگى به وجود مى آید که همه مردمان به خداى یگانه ایمان مى آورند. درهاى رشته هاى گوناگون علوم و دانش به روى انسانها گشوده مى شود، سطح معلومات بشرى بالا مى رود، راهى را که بشریّت در طول تاریخ در هزاران سال پیش به دنبال آن بوده در زمان کوتاه مى پیماید، عقلها کامل و اندیشه ها شکوفا مى گردد، و کوته بینى ها و تنگ نظرى ها از بین مى رود، و انسانها به کمال و بلوغ عقلى و اخلاقى و انسانى مى رسند و به تمام ناکامیها، شکستها، ستمها، نادانیها و بدبختى ها پایان مى دهند، و زندگى شرافتمندانه تازه اى را آغاز مى نمایند.

در بشارت دیگرى نیز در کتاب «اشعیاء» در مورد ظهور قائم آل محمّد(علیه السلام)چنین آمده است:

«و در ایّام آخر واقع خواهد شد . . . جمیع اُمّتها به سوى آن روان خواهند شد . . . او اُمّتها را داورى خواهد نمود، و قومهاى بسیارى را تنبیه خواهد کرد . . . اُمّتى بر اُمّتى شمشیر نخواهد کشید و بار دیگر جنگ را نخواهند آموخت».([8] [34] )

آنچه از این بشارت فهمیده مى شود این است که پس از قیام شکوهمند مهدى موعود(علیه السلام) جمیع اُمّتها به سوى او روى خواهند آورد. و او همه مردم جهان را از هر رنگ و نژادى که باشند و هر دین و مذهبى که داشته باشند در زیر یک پرچم که دین اسلام و توحید باشد گرد خواهد آورد، و گروه بسیارى را تنبیه خواهد نمود، و در پرتو اجراى عدالتش، و در میان مردم به قضاوت داودى داورى خواهد نمود، و بر اساس حق و واقع قضایا را حل و فصل خواهد کرد، که سراسر گیتى را فرا خواهد گرفت دیگر اُمّتى بر اُمّتى شمشیر نخواهد کشید، و بار دیگر جنگ و خونریزى و ناامنى بر جهان حکمفرما نخواهد بود، و همه مردمان در صلح، صفا، صمیمیّت و آسایش و آرامش در کنار هم زندگى خواهند نمود.

در فرازى از بشارت هاى کتاب اشعیا آمده که در زمان آن حضرت، عدالت اجتماعى برقرار خواهد گردید و امنیّت عمومى به وجود خواهد آمد به گونه اى که مردم در صلح و صفا و صمیمیّت زندگى کنند و بهایم با هم سازش نمایند و در کنار هم با آسودگى بیاسایند:

«آنگاه انصاف در بیابان ساکن خواهد شد، و عدالت در بوستان مقیم خواهد گردید. و عمل عدالت، سلامتى و نتیجه عدالت، آرامى و اطمینان خاطر خواهد بود تا ابد الآباد. و قوم من در مسکن سلامتى و در مساکن مطمئن و در منزلهاى آرامى ساکن خواهند شد».([9] [35] )

در فراز دیگرى از بشارت هاى کتاب اشعیاى نبى آمده که در آن زمان، بساط ظلم و ستم برچیده خواهد شد، و عدالت گسترش خواهد یافت، و فقر اقتصادى از میان خواهد رفت و نیازمندیهاى مادى و معنوى مردم تأمین خواهد گردید، و همگان به اخلاق حمیده اسلامى آراسته خواهند شد، و پرده هاى ظلمت و تاریکى به کنار خواهد رفت، و مردمان در ناز و نعمت زندگى خواهند کرد:

«برگزیدگان من، از عمل دستهاى خود تمتّع خواهند برد، زحمت بیجا نخواهند کشید، اولاد به جهت اضطراب نخواهند زایید; زیرا که اولاد برکت یافتگان خداوند هستند و ذریّت ایشان با ایشان اند. و قبل از آن که بخوانند من جواب خواهم داد، و پیش از آن که سخن گویند من خواهم شنید. گرگ و برّه با هم خواهند چرید، و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد، و خوراک مار خاک خواهد بود، خداوند مى گوید که در تمامى کوه مقدّس من، ضرر نخواهند رسانید و فساد نخواهند کرد».([10] [36] )


ج) بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در کتاب بوئیل نبى<\/h2>

در کتاب بوئیل نبى که از پیامبران پیرو تورات است، بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) و نزول حضرت عیسى(علیه السلام) و محاکمه اسرائیل در آن روز سرنوشت ساز، چنین آمده است:

«آن گاه جمیع امّت ها را جمع کرده به وادى «یهوشافاظ»([11] [37] )فرود خواهم آورد و در آن جا با ایشان درباره قوم خود و میراث خویش، اسرائیل ]را[ محاکمه خواهم نمود، زیرا که ایشان را در میان امّت ها پراکنده ساخته و زمین مرا تقسیم نموده اند و بر قوم من قرعه انداخته و پسرى در عوض فاحشه داده و دخترى به شراب فروخته اند تا بنوشند».([12] [38] )

و در جاى دیگر از همین کتاب چنین آمده است:

«اى همه اُمّتها ! بشتابید و بیایید و از هر طرف جمع شوید اى خداوند شجاعان ! خود را به آنجا فرود آور. اُمّتها بر انگیخته شوند. به «وادى یهوشافاظ» بر آیند; زیرا که من در آنجا خواهم نشست تا بر همه اُمّتهایى که به اطراف آن هستند داورى نمایم».([13] [39] )

و در همین زمینه در کتاب «عاموس نبى» آمده است که مى گوید:

«بنابر این، اى اسرائیل ! به این طور با تو عمل خواهم نمود، و چون که به این طور با تو عمل خواهم نمود پس اى اسرائیل ! خویشتن را مهیّا ساز تا با خداى خود ملاقات نمایى».([14] [40] )

این فرازها ـ همچنان که ملاحظه مى شود ـ از نزول حضرت عیسى(علیه السلام) و داورى آن حضرت در «یوم الله ظهور» خبر مى دهند.

و در همین رابطه، در کتاب «هوشیع نبى» در مورد بازگشت حضرت عیسى (علیه السلام)خطاب به قوم یهود آمده است:

«و من براى افرایم([15] [41] ) مثل شیر و براى خاندان یهودا ([16] [42] )مانند شیر ژیان خواهم بود. من خودم خواهم درید و رفته خواهم ربود و رهاننده نخواهد بود.

من روانه شده به مکان خود خواهم برگشت تا ایشان به عصیان خود اعتراف نموده روى مرا بطلبند، در تنگى خود صبح زود مرا خواهند طلبید».([17] [43] )


د) بشارت ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) در کتاب «زکریاى نبى»<\/h2>

در کتاب زکریاى نبى ـ که یکى از پیامبران بزرگ بنى اسرائیل و از انبیاى پیرو تورات است، بشارت ظهور آن یگانه منجى عالم چنین آمده است:

«اینک روز خداوند مى آید و غنیمت تو در میانت تقسیم خواهد شد. و جمیع اُمّتها را به ضدّ اورشلیم براى جنگ جمع خواهم کرد، و شهر را خواهند گرفت و خانه ها را تاراج خواهند نمود، و زنان را بى عصمت خواهند کرد، و نصف اهل شهر به اسیرى خواهند رفت، و بقیّه قوم از شهر منقطع خواهند شد.

و خداوند بیرون آمده با آن قومها مقاتله خواهد نمود چنان که در روز جنگ مقاتله نمود، و در آخر آن روز پایهاى او بر کوه زیتون که از طرف مشرق به مقابل اورشلیم است خواهد ایستاد . . . و آن یک روز معروف خداوند خواهد بود . . . و یَهْوه (خدا) بر تمامى زمین پادشاه خواهد بود. و در آن روز یَهْوة واحد خواهد بود و اسم او واحد».([18] [44] )

در اینجا لازم است این نکته را توضیح دهیم که در کتب عهدین (یعنى تورات و انجیل) کلمه «خداوند» بیشتر در مورد حضرت عیسى(علیه السلام) به کار مى رود، که در اینجا نیز چنین شده است. و جالب این که در این فراز بشارت که از تورات نقل کردیم، محل فرود آمدن حضرت عیسى و یوم الله بودن آن روز و جهانى شدن اسلام و سقوط رژیم اشغالگر قدس دقیقاً با روایات اسلامى مطابقت دارد.

البته باید توجّه داشت که طبق آیات کریمه قرآن مجید، مضمون این پیشگوییها یکبار در دوران گذشته در زمان بخت النصر انجام گرفته و یکبار دیگر طبق وعده هاى صریح قرآن کریم و نویدهاى ظهور مبارک حضرت مهدى(علیه السلام) در «یوم الله ظهور»، انجام خواهد گرفت، و نخستین قبله مسلمانان براى همیشه از اشغال یهودیان رهایى خواهد یافت و در تمامى جهان خداى یکتا را پرستش خواهد نمود، و در تمامى نقاط زمین نداى دلنواز وحدت به گوش خواهد رسید.

به هر حال، آنچه در این فراز در مورد سرنوشت یهودیان مغرور آمده است دقیقاً با روایات اسلامى منطبق است; زیرا از احادیث چنین استفاده مى شود که ملّت یهود به علّت طغیان و سرکشى و فسادى که در زمین ایجاد مى کنند سرانجام تار و مار خواهند شد به گونه اى که حتّى یک نفر یهودى هم در فلسطین باقى نخواهد ماند.

اینک براى آن که به سرنوشت شوم و ذلّت بارى که طبق وعده الهى در انتظار قوم یهود و غدّه سرطانى اسرائیل غاصب است واقف شویم به برخى از روایاتى که در زمینه طغیان و سرکشى قوم یهود، و هلاکت و نابودى آنها در «بیت المقدس» وارد شده، اشاره مى کنیم:


 سرنوشت یهودیان مغرور<\/h2>

ابن کثیر دمشقى در کتاب «البدایة و النهایة» در باره درگیرى مسلمانان با یهود و این که این درگیرى هر روز شدید و شدیدتر خواهد شد تا جایى که به پیروزى مسلمین و نابودى یهود منجر شود، در حدیثى از پیغمبر اکرم نقل کرده است که فرمود:

«لا تقوم السّاعة حتّى یقاتل المسلمون الیهود، فیقتلهم المسلمون حتّى یختبئ الیهودی من وراء الحجر و الشجر فیقول الحجر ـ أو الشجر ـ : یا مسلم ! یا عبدالله! هذا الیهودی من خلفی، فتعال فاقتله، إلاّ الغرقد، فإنّه شجر الیهود».([19] [45] )

«قیامت بر پا نمى شود تا این که مسلمانان با یهود به مبارزه برخیزند و آنها را بکشند تا جایى که اگر یک نفر یهودى در پشت سنگ یا درختى پنهان شود، آن سنگ یا درخت ـ به قدرت خداى تعالى به زبان آمده ـ بگوید: اى مسلمان ! اى بنده خدا ! این که خود را پنهان کرده است یهودى است، بیا او را به قتل برسان. مگر درخت «غرقد» که درخت یهود است و از معرفى یهودى خوددارى مى کند».


 اخراج یهود از سرزمین هاى اسلامى<\/h2>

علاّمه مجلسى ـ اعلى الله مقامه ـ در کتاب نفیس «بحار الانوار» در باب رجعت، در این مورد که یهود و نصارى از سرزمینهاى اسلامى اخراج خواهند شد در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام)چنین نقل کرده است:

«عن عبایة الأسدى قال: سمعت أمیرالمؤمنین(علیه السلام) و هو متّکِئ و أنا قائم علیه: لأبنین بمصر منبراً منیراً، و لأنقضنّ دمشق حجراً حجراً، و لأخرجنّ الیهود و النّصارى من کلّ کور العرب، و لأسوقنّ العرب بعصای هذه.

قال: قلت له: یا أمیر المؤمنین! کأنّک تخبر أنّک تحیى بعد ما تموت!

فقال: هیهات یا عبایة ! ذهبت فی غیر مذهب، یفعله رجل منّی».([20] [46] )

«عبایه اسدى گوید: امیرالمؤمنین(علیه السلام) تکیه داده بود و من بالاى سر آن حضرت ایستاده بودم، در این هنگام شنیدم که فرمود: من در آینده در مصر منبرى روشنى بخش بنیان خواهم نمود، و دمشق را ویران خواهم نمود، و یهود و نصارى را از سرزمینهاى عرب بیرون خواهم راند، و عرب را با این عصاى خود ـ به طرف حق ـ سوق خواهم داد.

عبایه مى گوید: من عرض کردم: یا امیرالمؤمنین! گویى شما خبر مى دهید که بعد از مردن بار دیگر زنده مى شوید و این کارها را انجام مى دهید!

فرمود: هیهات اى عبایة ! مقصود من از این سخنان آن گونه که تو خیال کردى نیست; مردى از دودمان من اینها را انجام خواهد داد».

از جمله آخر این حدیث که حضرت فرموده است: «این کارها را مردى از دودمان من انجام خواهد داد»، استفاده مى شود که مقصود از او شخص امام قائم و حجّت منتظر(علیه السلام) است.


 صهیونیسم و تشکیل دولتى به نام اسرائیل<\/h2>

نویسنده کتاب «عقائد الامامیّه» در مورد قیام یهود در خاور میانه و تشکیل دولتى به نام «اسرائیل» در سرزمین فلسطین، و بالاخره متلاشى شدن حکومت آنان، با شرکت اعراب و مسلمین به کمک یکدیگر، و به ویژه ارتش نیرومندى که از طریق عراق براى سرکوبى یهود عازم فلسطین مى شود. در حدیث بسیار جامع و جالبى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) چنین نقل کرده است:

«قال أمیر المؤمنین(علیه السلام): وستأتی الیهود من الغرب لإنشاء دولتهم بفلسطین.

قال النّاس: یا أبا الحسن! أنّى تکون العرب؟

أجاب(علیه السلام): أنذاک تکون مفکّکة القوى، مفکّکة العرى، غیر متکاتفة وغیر مترادفة.

ثمّ سئل(علیه السلام): أیطول هذا البلاء؟

قال: لا، حتّى إذا أطلقت العرب أعنّتها ورجعت إلیها عوازم أحلامها، عندئذ یفتح على یدهم فلسطین، و تخرج العرب ظافرة و موحّدة، وستأتی النجدة من العراق، کتب على رایاتها القوّة، و تشترک العرب والإسلام کافّة لتخلّص فلسطین، معرکة و أیّ معرکة فى جلّ البحر، تخوض النّاس فی الدماء و یمشی الجریح على القتیل.

ثمّ قال(علیه السلام): و ستفعل العرب ثلاثاً، وفی الرابعة یعلم الله ما فی نفوسهم من الثبات والإیمان، فیرفرف على رؤوسهم النصر.

ثمّ قال: وأیم الله یذبحون ذبح النّعاج حتّى لا یبقى یهودیّ فی فلسطین».([21] [47] )

«امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمود: یهود براى تشکیل دولت خود در فلسطین، از غرب ـ به منطقه عربى خاور میانه ـ خواهند آمد.

عرضه داشتند: یا اباالحسن! پس عربها در آن موقع کجا خواهند بود؟

فرمود: در آن زمان عربها نیروهایشان از هم پاشیده و ارتباط آنها از هم گسیخته، و متّحد و هماهنگ نیستند.

از آن حضرت سئوال شد: آیا این بلا و گرفتارى طولانى خواهد بود؟

فرمود: نه، تا زمانى که عربها زمام اُمور خودشان را از نفوذ دیگران رها ساخته و تصمیم هاى جدّى آنان دوباره تجدید شود آنگاه سرزمین فلسطین به دست آنها فتح خواهد شد، و عربها پیروز و متّحد خواهند گردید، ونیروهاى کمکى از ـ طریق ـ سرزمین عراق به آنان خواهد رسید که بر روى پرچمهایشان نوشته شده: «القوّة»([22] [48] ) و عربها و سایر مسلمانان همگى مشترکاً براى نجات فلسطین قیام خواهند کرد ـ و با یهودیان خواهند جنگید ـ و چه جنگ بسیار سختى که در وقت مقابله با یکدیگر در بخش عظیمى از دریا روى خواهد داد که در اثر آن مردمان در خون شناور شده و افراد مجروح بر روى اجساد کشته ها عبور کنند.

آنگاه فرمود: و عربها سه بار با یهود مى جنگند، و در مرحله چهارم که خداوند ثبات قدم و ایمان و صداقت آنها را دانست هماى پیروزى بر سرشان سایه مى افکند.

بعد از آن فرمود: به خداى بزرگ سوگند که یهودیان مانند گوسفند کشته مى شوند تا جایى که حتّى یک نفر یهودى هم در فلسطین باقى نخواهد ماند».

--------------------------------------------------------------------------------

[1] ـ عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزمور 37، بندهاى 9 ـ 38.

[2] ـ همان، مزمور 96، بندهاى 10 ـ 13، ص 1247، کتاب مقدّس.

[3] ـ عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزمور 72، بندهاى 1 ـ 2، به نقل از بشارات عهدین، ص 248 و أنیس الاعلام، ج 5، ص 92، 93.

[4] ـ یسىّ به معناى قوى، پدر حضرت داود و نوه «راعوت» است، و به طورى مشهور بود که داود را پسر «یسىّ» مى نامیدند، در صورتى که خود داود شهرت و شخصیت عظیمى داشته و از پیغمبران بزرگ «بنى اسرائیل» بوده است. (قاموس کتاب مقدس).

و اما «راعوت» زنى است از «مؤاب» که سر زمینى است در شرق دریاى لوط، که با «یوغى» وصلت کرد و از او صاحب فرزندى بنام عوید ـ عویبد ـ شد که جدّ حضرت داود(علیه السلام) باشد. (لغت نامه دهخدا، حرف راء، ص 86).

[5] ـ تورات، کتاب اشعیاى نبى، باب 11، پندهاى 1 ـ 10، ص 1548، کتاب مقدّس.

[6] ـ به بشارت دوم، عنوان هفتم، مراجعه فرمایید.

[7] ـ بشارة الاسلام، ص 197، 247، منتخب الأثر، ص 474، مستدرک حاکم، ج 4 ص 514 و بحار الانوار، ج 52، ص 280، ح 6.

[8] ـ تورات، کتاب اشعیاى نبى، باب دوم، بندهاى 2 ـ 4.

[9] ـ کتاب مقدّس، کتاب اشعیاى نبى، ص 1046 باب 32، بندهاى 16 ـ 18

[10] ـ کتاب مقدّس، کتاب اشعیاى نبى، ص 1090، باب 65، بندهاى 23 ـ 25.

[11] ـ وادى یهوشافاظ، نام صحرایى در نزدیکى بیت المقدّس است که اکنون وادى «قدرون» نامیده مى شود. (لغت نامه دهخدا، حرف قاف، قدرون، ص 177).

[12] ـ کتاب مقدّس، کتاب بوئیل نبى، ص 1327، باب 3، بندهاى 2 و 3.

[13] ـ کتاب مقدّس، کتاب بوئیل نبى، ص 1328، باب 3، بندهاى 12 و 13.

[14] ـ کتاب مقدّس، کتاب عاموس نبى، ص 1333، باب 4، بندهاى 12 و 13.

[15] ـ افرایم: نام پسر دوم حضرت یوسف(علیه السلام) است.

[16] ـ یهودا: نام پسر یعقوب و برادر بزرگ یوسف از مادر دیگر به نام لیا ـ لایالیا ـ است، که حضرت داود و ملوک بنى اسرائیل و حضرت عیسى(علیه السلام) از نسل او مى باشند. (لغت نامه دهخدا، حرف یاء، یهودا).

[17] ـ تورات، کتاب هوشع نبى، ص 1314، باب 5، بندهاى 14 و 15.

[18] ـ همان، کتاب زکریاى نبى، ص 1382، باب 14، بندهاى 1 ـ 10.

[19] ـ البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج 1، ص 143.

[20] ـ بحار الانوار، ج 53، ص 59، ح 47 ـ معانى الاخبار، ص 407.

[21] ـ عقائد الامامیّه، ج 1 ص 270.

[22] ـ ظاهراً این کلمه اشاره به همان آیه شریفه: (وَأَعِدُّوُا لَهُمْ مَّا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة)مى باشد.

منبع:<\/h4>www.emammahdi.com


نوشته شده در یکشنبه 88/4/14ساعت 9:51 صبح توسط احمد نظرات ( ) | |


:قالبساز: :بهاربیست:








تصاویر مذهبی;

Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
کد جستجوگر گوگل

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس